سرمایه چیست؟
بدن و قوا و استعداداها ، بطور کلی جان و مال انسان همه « سرمایه هائی » هستند که باید آنها را بکار انداخت و از آنها نفع گرفت. گروهی ، این سرمایه های نفیس زندگی و عمر را از دست می دهند و در برابر آن مالی مختصر یا بسیار ، خانه ای محقر یا کاخی زیبا ، فراهم می سازند. گروهی دیگر ، تمام سرمایه را برای رسیدن به مقامی از دست می دهند. گروهائی ، آن را در مسیر عیش نوش و لذات زودگذر مادی از دست می دهند.
هم? اینها سرمایه اند ولی برخی از آنها ، سرمای? زودگذر و برخی دیگر ماندگار و باارزش. مسلما هیچ یک از اینها نمی تواند بهای آن سرمای? عظیم باشد[1].
سرمایه دار کیست؟
از نظر جهانبینی اسلام ، دنیا بازار تجارت است و مردم در آن معامله گر. فروشنده ، مردم اند و خریدار خداوند. متاعِ معامله ، جان و مال است. بدون تردید هر سال و ماه و روز و ساعت و دقیقه و ثانیه ای که از عمر انسان می گذرد ، مقداری از سرمایه را از دست داده است[2]. در برابر آنچه از دست می دهد ، چه چیز دریافت می کند؟ این مال و جان را به چه کسی می فروشد؟ به چه کسی بفروشد سود می کند؟ در مقابلش چه چیز دریافت کند سود می برد؟
برخی در این بازار سود می برند و سرمایه جمع می کنند ، برخی هم ضرر ، همانگونه که در حدیثی از امام هادی «علیه السلام » می خوانیم: « الدّنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون[3] » « دنیا بازاری است که جمعی در آن سود می برند و جمع دیگری زیان ».
اما کسی که می خواهد سرمایه دار واقعی شود ، در تهی? نوع جنس و انتخاب مشتری باید دقت کند. در قرآن کریم می فرماید: « ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة [4] » در این آیه « خداوند» خود را « خریدار» و « مؤمنان » را « فروشنده » ، و بهای معامله را ، اینگونه معرفی می کند. « أنّه لیس لأنفسکم ثمن إلاّ الجنّة فلا تبیعوها ألاّ بها » « برای وجود شما ، بها و قیمتی جز بهشت نیست ، مبادا آن را به کمتر از آن بفروشید [5] ». بنابراین اگر سرمایه های بزرگ خود ( عمر و مال ) را به غیر از خدا به کس دیگر بفروشیم ، در این بازار ضرر کرده ایم ، به این دلیل که:
1- خدا تنها تاجری است که ، سرمایه های کم انسان را نیز خریداری می کند: « فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره[6] ». 2- عیوب جنس را اصلاح می کند و رسوا نمی سازد [7] .
3- از سوی دیگر ، بهای عظیم ( بهشت ابدی ) را در برابر آن می پردازد « خالدین فیها [8] ».
4- پاداش را چند برابر می دهد « اضعافا مضاعفة [9] » ، گاه ده برابر و گاه تا هفتصد برابر و گاه بیشتر « فی کلّ سنبلة مائة حبّة و الله یضاعف لمن یشاء [10] » و همان گونه که در دعا از امام صادق « علیه السلام » وارد شده است: « یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر [11]» « ای خدائی که حسنات کم را می پذیری و گناهان بسیار را می بخشی ».
5- در معامله با خدا ، سود یقینی و قطعی است « وعدا علیه حقّا » و یا می فرماید: « و من اوفی بعهده من الله [12]».
6- در مزایده با خداوند هر چه هست حقّ و به سود انسان است ، بر خلاف دیگران که یا قصد جدّی نیست یا بی انگیزه و دروغ است ، یا غلّو ، یا از روی هوس و یا برای طرد کردن رقیب است[13].
7- بالاترین رستگاری تنها در سایه ی معامله با خداوند است « ذالک هو الفوز العظیم [14] » چرا که در دعای « ماه رجب » از امام صادق « علیه السلام » می خوانیم: « خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرّضون إلاّ لک [15] » « آنها که بر غیر تو وارد شوند ، مأیوس خواهند شد ، و آنها که به سراغ غیر تو آیند ، زیانکارند ».
معنی ضرر و سود
به عقید? قرآن کریم ، خسارت مال ، قابل جبران است ، اما خسارت در انسانیت ، بالاترین خسارتها است و قابل جبران نیست[16] . « ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم [17] » و هم? انسانها را در معرض ضرر و زیان می داند و می فرماید: « إنّ الانسان لفی خسر » ترجمه: « انسانها همه در زیانند ». فخر رازی در تفسیر این آیه ، سخنی را نقل می کند که حاصلش چنین است: « یکی از بزرگان پیشین می گوید: معنی این سوره را من از مرد یخ فروشی آموختم ، او فریاد می زد و می گفت: « ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله! » « به کسی که سرمایه اش ذوب می شود رحم کنید ، به کسی که سرمایه اش ذوب می شود رحم کنید! ».
پیش خود گفتم ، این است معنی « انّ الانسان لفی خسر » عصر و زمان بر او می گذرد ، عمرش پایان می گیرد ، و ثوابی کسب نمی کند و در این حال زیانکار است[18].
آی? مورد بحث می گوید: هم? کسانیکه در این بازار ، عمر خود را به هوسهای خود یا دیگران بفروشند ، در این بازار بزرگ خسارت سنگین کرده اند که قرآن چنین تعبیراتی در مورد آنها دارد[19] :
- تجارت بد انجام داده اند « بئسما اشتروا به انفسهم [20] ».
- تجارتشان سودی ندارد « فما ربحت تجارتهم [21]».
- زیان کردند « خسروا انفسهم [22] ».
- زیان آشکار کردند « خسرانا مبینا [23] ».
- در زیان غرق شدند « لفی خسر[24] ».
قرآن کریم تنها راه جلوگیری از ضرر و زیان را موارد ذیل معرفی می کند:
1- ایمان بیاورند و سعی در جلب رضای خدا باشند « آمنوا [25] ».
2- نجات از خسارت زمانی است که انسان در صدد انجام کارهای نیک باشد گرچه موفق به انجام آنها نشود [26] « عملوا الصالحات [27] ».
3- مؤمن نباید تنها به فکر خود باشد ، بلکه در فکر رشد و تعالی دیگران نیز باشد[28] « تواصوا بالحقّ[29] ».
4- در راه حق ، تنها ایمان برای به مقصد رسیدن کافی نیست ، بلکه باید خود و دیگران را به صبر و استقامت و پایداری توصیه کرد « و تواصوا بالصبر ».
نتیجه: اگر انسان خود را تحت تربیت الهی قرار ندهد و تسلیم فرمان او نگردد ، و جان و مال خود را به غیر از خدا با کس دیگری معامله کند ، ضرری غیر قابل جبران کرده است
نظرات شما: نظر